
چکیده
در دهه های اخیر شاهد ظهور رویکردی جدید در مدیریت دولتی بوده ایم. بعبارت دیگر رویکردی جدید که برای رویارویی با مشکلات و مسائل پیچیده عصر حاضر شکل گرفته است. ضرورت برخورد با چالش هایی از قبیل تغییر تکنولوژی، جهانی شدن، انقلاب اطلاعات و رقابت بین المللی، دولت ها را ناگزیر از ایجاد تغییرات عمده ایی در بخش مدیریت دولتی خود نموده است. پارادایم الگوی سنتی اداره که در بخش اعظم قرن بیستم یک نظریه غالب محسوب می شد، در طی سال های اخیر که شاهد تغییراتی به مراتب وسیعتر از همه تغییرات قرن بیستم بوده ایم، جای خود را به «مدیریت گرایی» یا مدیریت دولتی جدید داده است. ویژگی مهم رویکرد نوین مدیریت دولتی جلب مشارکت مردم در انجام امور و سپردن کارها به دست آنان است. رویکرد «مدیریت گرایی» برای جوامعی مناسب است که در آن ها نظر ارباب رجوع و مشتریان سازمان ها از ارج و اهمیت بالایی برخوردار است، کرامت وارزش انسان مد نظر است و پاسخگو بودن به نیازهای جامعه و رضایت اهل آن هدف اصلی سازمان هاست.
- مقدمه
اداره امور دولتی که در اینجا الگوی سنتی نامیده می شود در دوران خود یک نهضت اساسی عمده محسوب می شد. الگوی سنتی را می توان اداره امور تحت کنترل رسمی رهبری سیاسی دانست که مبتنی بر یک الگوی سلسله مراتب دقیق بوروکراسی است. لغت «بوروکراسی» نخستین بار توسط «وینسنت گرومی» در سال 1765 وضع شد. آقای «ماکس وبر»، جامعهشناس بزرگ، در اوایل قرن بیست متوجه اهمیت بوروکراسی شد. از آنجا که مهمترین مساله وبر مدرنیته و عقلانیت مدرن بود، به ناچار توجه معطوف سازمانهای مدرن گردید[1].
پیش فرض اساسی در الگوی بوروکراسی این چنین است که مقامات ثابت بی طرف و گمنام در آن بکار گمارده می شوند. عامل انگیزش آنها، صرفا علایق عمومی است، به همه احزاب حاکم به طور یکسان و برابر خدمت می کنند. در سیاست گذاری دخالت ندارند، بلکه صرفا خط مشی هایی را که توسط سیاستمداران وضع می شوند، به مورد اجرا می گذارند[6].
الگوی سنتی اداره امور دولتی، که پابرجاترین و موفق ترین نظریه مدیریت در بخش دولتی است در حال جایگزین شدن می باشد. دلائل بسیاری برای این جایگزینی وجود دارد. در الگوی سنتی گرایش به سوی خشکی و بوروکراتیک بودن، توجه به فرایند به جای پیامد و تاکید بر دستور العمل ها به جای تاکید بر نتایج وجود دارد. از سال 1970 انتقادهای مستدل و دقیقی درباره بی کفایتی بوروکراسی های خشک که زمانی به عنوان وسیله ای برای تحقق بالاترین سطح کارایی مورد توجه بودند، به عمل آمد. دولت ها توجه خود را از دستور العملهای رسمی، ساختارها، اقدامات حفاظتی، به سوی نتایج معطوف کردند و کمتر درباره ابزارهای نیل به نتایج به بحث می پرداختند. الگوی سنتی، تقریبا پس از یکصد سال که از عمر آن می گذرد، در معرض فروپاشی قرار گرفته است[6]. نظریه های الگوی سنتی و نحوه ی عمل به آن در حال حاضر، قدیمی به حساب می آیند و به هیچ وجه با نیازهای جامعه ی متحول امروز تطبیق ندارند.
2- اداره امور و مدیریت
عقیده بر آنست که اداره امور، یک وظیفه محدودتر و کم دامنه تر از مدیریت است و در نتیجه گذار از اداره امور دولتی به مدیریت دولتی به معنای ایجاد تغییر عمده از جنبه تئوری و عملکرد می باشد. اداره ی امور از ریشه minor و سپس از ریشه Minstar به معنای «خدمت کردن» و به دنبال آن «حکومت کردن» است. مدیریت از ریشه Manus به معنی «کنترل کردن و دستیابی به نتایج» نهفته است. از تعاریف متعددی که در متون و فرهنگ های لغت تخصصی از این دو واژه به عمل آمده، چنین استنباط می شود که توجه اداره امور دولتی بر فرآیند، بر دستور العمل ها و قواعد متداول و مرسوم متمرکز است، حال آن که مدیریت دولتی فراتر از این است. به جای آنکه فقط از دستور العمل ها پیروی کند، بر تحقق نتایج و قبول مسئولیت آنها تاکید دارد[6].
3- کنترل سیاسی در بوروکراسی سنتی
در الگوی سنتی اداره امور دولتی، قوانینی که رهبری سیاسی و بوروکراسی را به یکدیگر وصل می کند، حداقل در سطح نظری روشن و واضح هستند. وودور ویلسون به عنوان استاد ادراه امور دولتی پیش از احراز مقام ریاست جمهوری امریکا، عقیده داشت که باید حد فاصل سیاست از اداره کاملا روشن باشد، یعنی باید تعیین خط مشی از اجرای خط مشی که وظیفه ای کاملا اداری است، تفکیک شده باشد[6].
هر چند تئوری جدایی سیاست از اداره بخش اصلی مدل سنتی اداره است، ولی بیشتر یک افسانه تلقی شده است و بخصوص برای طفره رفتن از مسئولیت مفید بوده است. در دنیای واقعی هر دوی آن ها به طو رموثر از طریق انجام تکالیف اداری توسط سیاستمداران و قبول مسئولیت سیاسی توسط روسای اداری، در هم آمیخته اند[10].

مقدمه
در اواسط قرن بیستم بود که انسانها و جوامع بشری شاهد رنسانس دیگری بودند که تغییرات اساسی و شگرفی را در نحوه زندگی و رفتار بشر به وجود آورد. انسان هزاره سوم هرچه در توان داشت صرف میکرد تا بتواند شیوه زندگی خود را به بهترین نحو ممکن در جهت بهبود کیفیت آن تغییر دهد.
در این میان بود که اینترنت با تمامی کارکردها و تأثیراتش با قدرت تمام خلق شد. این سیستم دیر زمانی نگذشت که جای خود را در بطن زندگی مردم و جوامع به طور افسار گسیختهای باز کرد و نگرشهای جدیدی را در عرصههای مختلف خلق کرد. اگر قبول داشته باشیم که ساختار و بنیان زندگی امروز از اساس تغییر کرده است میتوانیم مظاهر این تغییرات را بپذیریم، پدیدههایی چون دولت الکترونیک، اقتصاد الکترونیک، بانکداری الکترونیک، آموزش الکترونیک و ..... از جمله این موارد هستند. اما زندگی در یک شهر الکترونیک و جامعه اطلاعاتی نیازمند پیشفرضهایی از سوی شهروندان آن جامعه است. پیشنیازهایی که نیارمند زندگی در دولت الکترونیک و شهر الکترونیک است. شهروند امروز دیگر یک شهروند معمولی نیست. او یک شهروند الکترونیک است با تمام تواناییهای لازم برای یک زندگی شبکهای.
تعریف شهر الکترونیک
شهر الکترونیک عبارت است از امکان دسترسی الکترونیکی شهروندان به کلیه ادارات، اماکن درون شهری و دستیابی به اطلاعات مختلف مورد نیاز به صورت شبانه روزی، هفت روز هفته، به شیوه ای با ثبات، قابل اطمینان، امن و محرمانه.
تعریف شهروند الکترونیک
براساس استاندارد شهروند الکترونیک کسی است که از حداقل دانش لازم درباره مفاهیم پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات برخوردار است توانایی برقراری ارتباط با اینترنت و ارسال و دریافت پیامهای الکترونیکی از طریق پست الکترونیک را دارد و همچنین اطلاعات خدمات کالاها و نرم افزارها مورد نیاز خود را از طریق اینترنت جستجو می کند.
چهار جزء زندگی الکترونیک
زندگی الکترونیکی:
فناوری در زندگی تاثیر بسزایی داشته است:
از اجزای آن می توان :
آموزش الکترونیکی
تفریح الکترونیکی
ارتباطات الکترونیکی
تراکنش الکترونیکی ( برای نقل وانتقال وجوه مالی برای خرید از طریق اینترنت)
سازمان الکترونیک
امروزه از امکانات الکترونیکی بسیاری در سازمان ها استفاده میشود.
نیازمندی های استقرار سازمان الکترونیکی:
1- تجارت الکترونیکی برای انجام معاملات از طریق اینترنت
2- تدارکات الکترونیکی
3- سیستم های برنامه ریزی منابع
نرم افزارهای یکپارچه ای که برای عملیات و فعالیت های سازمان مناسب باشد.
دولت الکترونیک
با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطوح مختلف دولتی از جمله ، محلی ، شهری و یا کشور موجب ارتقاء سازماندهی خدمات شهروندی می شود.

بحران چیست ؟
مدیریت بحران چیست ؟
انواع بحران
-بحرانهایی که به دست انسان پدید می آیند واجتناب پذیرند
-بحرانهای طبیعی که انسان در بوجود آمدن آن نقشی ندارد(2)
با توجه به طبقه بندی بحران به دو نوع فوق در بحرانهایی مثل سیل ، زلزله ،طوفان و ... انسانها نقشی ندارند ولی با توجه به آیات صریح قرآن کریم پیشامدهای فوق راحاصل اعمال انسانها می داند .
حتی زلزله که به نظر می آید انسان هیچ نقشی نداشته باشد در سوره اعراف نسبت به قوم شعیب که به علت نافرمانی از دستورات الهی به واسطه زلزله نابودمی شوند .
”پس زلزله بر آنها آغاز گردید شب را صبح کردند در حالیکه در خانه های خود به خاک هلاک شدند“ (6).
1- بحران های طبیعی
2- بحران های اقتصادی
3- بحران های اجتماعی
4- بحران های فرهنگی
5- بحران های امنیتی
6- بحران های تاریخی
7- بحران های سیاسی
8- بحران های روانشناختی
9- بحران های زیست محیطی
10- بحران های سازمانی (5)
منابع بحران های بالقوه
تقلید از افکار خرابکارانه
هنگامی که افراد ، خطرات بالقوه سازمان را بررسی می کنند خطراتی را که احتمال وقوع دارند را در چارچوب تجارب فردی تجزیه و تحلیل می کنند.
ولی یان میتروف و مورات آلپاسلان تکنیک جدیدی را پیشنهاد کرده اند مدیران اجرایی باید خود را به عنوان یک خرابکاریا تروریست خارجی در نظر بگیرند، این وضعیت به آنها اجازه می دهد که اطلاعات بیشتری رادر مورد محصولات، رویه ها و سیستم هایی که آسیب پذیرند به دست آورند.

تعریف تعارض سازمانی
- فرآیندی که بدین گونه آغاز می شود که یک دسته یا یک گـروه چنین می پنـدارند که گروه دیگر اثرات منفی بر جای می گذارد، یا قـرار است اثرات منفی به بار آورد، البته در مــورد همان چیز هــایی که مورد توجه طرف یا گروه اول است.
- به بیان دیگر تعــارض فرآیندی است که موقعی به وجود می آید که یک طرف چنین درک می کنــد که طرف مقابل در پی مقـابله با اوست یــا آنـکه می خـواهد مـانع رسیدن وی به هدف مورد نظرش بشود.
تعارض و رقابت
یکی از دشواریهای متعدد مربوط به معانی کلمات در رابطه با تعــارض سازمانی، فــرق بین تعارض و رقابت است. می تـــوان بیــن این مفاهیم در اصل تمــایز قائل شد، وقتی که اهــداف گروههای درگیـــر ناسازگــار است امـــــا گروهها نمی توانند مـانع یکدیگر شوند، رقابت وجـود دارد، به بیــان دیگر اگــر فرصتی وجود نداشته باشد که یک گروه از تحصـیل هـدف گروه دیگـر، ممـــانعت بـه عمــــل آورد، موقعیت رقـابتی است؛ اما اگـر فرصت برای مداخله باشد و از ایــن فرصت استفاده هـم بشود، آنگــاه موقعیت یکـــی از انواع تعارض می باشد.
دیدگاه سنتی:
دیدگاه سنتی تعارض هماهنگ با نگرشهایی بود که در دو دهه 1930 و 1940 درباره گروه رواج داشت.
این دیدگاه که «تعارض بد است» منجر به ارائه روشی ساده می گردد و بـر آن اساس بایـد رفتار افـرادی را مورد توجه قرار داد که باعث بروز تعـارض مـی شوند. از آنجا که باید از هرنوع تعارضی پرهیز کـرد،بنابراین تنها بایدبه علتهایی توجه کرد کــه موجب بروز تعارض می شود و برای بهبود عملکردگروه،سازمـان باید این شیوه های ویرانگررا اصلاح نماید.
دیدگاه تعامل:
یک سازمان عاری ازتعارض احتمالا سازمانی ایستا، بی حرکت و غیر حساس نسبت به ایجاد تغییر است. تعارض، موقعیکه منجر به جستجو و دستیابی به روشهای بهتر انجام کارها شود و راضی بودن به وضع موجود را برهم زند؛ سازنده و مفید است.
رویکرد تعامل گرایــان استدلال نمی کند کـــه همه تعارضـــات
سازنده و مفید هستند. یقینا“ تعارضاتی وجـود دارند که بر اثر بخشی تــأثیر منفی می گذارند. بر اســاس نظریه تعـامل گرایان در چنیــــن مواردی مدیریت باید در صدد کاهش تعارض برآید.
تعارضهای سازنده و ویرانگر:
در دیدگاه تعامل برخـی از تعارضها هدف گروه را تأیید و تقویت می کنند و عملکرد آن را بهبود می بخشند؛ این نـوع تعارضها را سازنـده می نامنـد. از سوی دیگر، تعارضهایی هم هستند که مانع از عملکرد خوب گروه می شوند؛ که آنها را ویرانگر می نامند.
تعارض بر حسب طرفهای تعارض
نوعی از دسته بندی تعارض، بر اساس طرفهای تعارض در سازمان میباشد. بر این اساس شش نوع تعارض در سازمانها مشاهده میشود:
1 - تعارض درون فردی
2 - تعارض میان افراد
3 - تعارض درون گروهی
4 - تعارض میان گروهی
5 - تعارض میان سازمانها
6 - تعارض میان اشخاص و گروهها
فرایند تعارض
فرایند تعارض از پنج مرحله تشکیل شده است:
1 – مخالفتهای بالقوه
2 – شناسایی
3 - قصد یا نیت ( به منظور اقدام )
4 - بروز رفتار
5 - نتایج

مقدمه
امروزه فناوری اطلاعات به عنوان محور تشکیل دهنده جوامع اطلاعاتی، مورد توجه اکثر کشورهای جهان قرار گرفته است به گونه ای که از جایگاه خاصی در برنامه توسعه آنها برخوردار است. مطالعه چکونگی به کارگیری این فناوری در کلیه زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جوامع حائز اهمیت است. در این راستا، ارزیابی آمادگی الکترونیکی جوامع و سازمانها برای استفاده موثر از این فناوری، مقدمه برنامه ریزی و هدایت بهینه به منظور نیل به اهداف آن سازمان است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات فرصت های بی نظیری را برای جوامع بوجود آورده است. با وجود توسعه روزافزون این فناوری یکی از دغدغه های کلیدی در سطح
بین المللی وجود شکاف دیجیتالی بین کشورها و ملت های مختلف برای بهره گیری از این فناوری است. نیازمندی های برقراری ارتباط در سطح جهانی زمینه ای را فراهم نموده است که در آن باید تمامی کشورها به این ابزار مجهز گردند. معضلات ناشی از شکاف دیجیتالی در سطح جهانی، موسسات علمی و تحقیقاتی را برآن داشته است تا با ارائه مجموعه ای از ابزارهای ارزیابی و سنجش آمادگی الکترونیکی به بررسی وضعیت شکاف دیجیتالی در جوامع مختلف بپردازد به نحوی که از این طریق بتوان وضعیت کشورها و جوامع مختلف را سنجیده و برای رفع شکاف های موجود برنامه ریزی نمود.
مفهوم آمادگی الکترونیکی
منظور از آمادگی الکترونیکی توانایی پذیرش، استفاده و بکارگیری فناوری اطلاعات و کاربردهای مرتبط با آن در جوامع می باشد. عوامل متعددی بر چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات و سطح آمادگی الکترونیکی جوامع تاثیر گذار است .
در یک جامعه هرچه دسترسی دولت به فناوری اطلاعات بیشتر باشد آن جامعه برای الکترونیک شدن موفق تر خواهد بود.
یک جامعه آماده از لحاظ الکترونیکی ، جامعه ای است که:
دارای سرعت بالای دسترسی به شبکه در یک بازار رقابتی باشد
دارای دسترسی و استفاده پایدار از فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس ، ادارات دولتی ، بنگاه های اقتصادی ، خانه ها و مراکز بهداشتی است .
در چنین جامعهای امنیت و حریم خصوصی افراد هنگام بهرهگیری از روشهای الکترونیکی تامین شده و سیاستهای دولتی از کاربری و اتصال به شبکههای کامپیوتری حمایت میکنند.
براساس این تعریف میزان نفوذ فناوری اطلاعات و ارتباطات درخانهها، بنگاههای اقتصادی، مراکز بهداشتی و درمانی و ادارات دولتی مبنای ارزیابی آمادگی الکترونیکی یک جامعه قرار میگیرد.
ابعاد آمادگی الکترونیکی
آمادگی بنگاههای اقتصادی
آمادگی شهروندان
آمادگی زیرساختار
آمادگی دولت
اهداف آمادگی الکترونیکی
اهداف مشخصی برای نیل به آمادگی الکترونیکی یک کشور وجود دارد . این اهداف با سه مولفه اصلی آمادگی الکترونیکی شامل
.1 افراد
.2 بنگاه های اقتصادی
.3دولت
مرتبط بوده و در دو دسته اهداف
.1 اجتماعی
.2 اقتصادی
طبقه بندی می شوند.
فرایند آمادگی الکترونیکی
vتبیین اهداف ملی یا سازمانی درارتباط با منسجم سازی فناوری اطلاعات وارتباطات
vانتخاب ابزارمناسب برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی
vاجرای ارزیابی آمادگی الکترونیکی
vتدوین یک برنامه عملی که کشور یا سازمان را به سمت اهداف خود سوق
می دهد.
vپیاده سازی برنامه